اشعار، متن ادبی و دلنوشته در رثاء حضرت زینب (س)/ویژه نامه شهادت حضرت زینب (س)
زينب تک درختی ایستاده در بیابان برهوت
ثمره پیوند عرشی فاطمه و علی (ع) را که روح و جان پیامبرند، جز پیامبر (ص) نمی شناسد و کسی جز او شایسته نام گذاریش نیست.
امین وحی او را زینب می نامد.
کمتر از پنج سال از عمر شریف او در کنار پیامبر (ص) و در دامن پر مهر فاطمه (س) گرانبهاترین اندوخته های معنوی و عرفانی را برای بیش از 50 سال مبارزه و استقامت فراهم می آورد.
زینب خردسال پس از شهادت مادرش، حامل رسالت او می شود.زندگانی او پس از شهادت پیغمبر (ص) و مادرش فاطمه (س) اگرچه همواره در مظلومیت می گذرد اما هرگز سازش و تسلیم نمی پذیرد و چه در زمان خانه نشینی پدر و چه در دوران حکومت پنج ساله او آرام نمی نشیند و آنچه را که از مادر به ارث برده و از علم و مدیریت و اخلاق پدر فرا گرفته برای بیداری خفتگان به کار می گیرد.
اوج ایمان و ایثار و شجاعت و آزادگی و فداکاری را در کربلا به نمایش می گذارد و با نثار دو فرزندش در رکاب برادر حماسه عشق به رهبر را جلوه گر می سازد.
شور انگیزترین فراز زندگی حضرت زینب (س) پس از شهادت برادر آغاز می شود و به عنوان کاروان سالار اسیران کربلا پیام رسان خون شهیدان می شود و پیامبروار با حشمت و هیبتی بی نظیر و زهراوار با صراحت و اعتراضی اعجاب انگیز و علی وار با شجاعت و قاطعیتی دشمن کوب نقشه های یزیدیان را در سرکوبی اسلام خنثی می سازد و سرانجام خود فدایی این راه می شود.
ولادت حضرت زینب (س) در اوایل شعبان سال ششم هجری، دو سال بعد از ولادت امام حسین (ع) است و وفات ایشان در 10 رمضان یا 14 رجب سال شصت و دوم هجری است.
مرقد ایشان در سه مکان محتمل است 1- مدینه 2- قاهره 3- دمشق که معروف ترین آنها دمشق است.
پیامبر گرامی اسلام قنداقه حضرت را گرفتند و به سینه چسباندند و بوسیدند و نامش را زینب گذاشتند و فرمودند وصیت می کنم حاضرین و غایبین امت را که این دختر را به حرمت پاس دارند. همانا او همانند خدیجه کبری است.
حضرت خدیجه انیس و مونس پیغمبر بوده این مظلومه یار و غمخوار حسین تشنه بوده است، حضرت خدیجه مایه تسلی پیغمبر و حضرت زینب مایه تسلی حسین (ع) بوده است.
هر دو برای استحکام دین و ابقای دین از تمام اموال و هستی خود حتی از فرزند خود (حضرت زینب) صرف نظر کردند.
در تکوین شخصیت انسان سه عامل مهم وراثت، محیط و مربی کارساز است.
حضرت زینب (س) ثمره پیوند عرشی فاطمه و علی (ع) است.
فاطمه (ع) از مادرش خدیجه فداکاری در راه پیامبر را آموخته بود و علی از پدرش ابوطالب جانبازی در راه پیامبر را آموخته بود.
در محیط خانه علی و فاطمه ویژگی های مشهود است اول خدا محوری، دوم نقش محوری رسالت خدا و رسالت به منزله نقطه ثقل خانه، سوم عشق به مردم، چهارم توجه به مراحل سیر الی الله و تجلیات آن در خانه، پنجم نبرد دایمی حق و باطل، ششم عشق و محبت بی پایان نسبت به یکدیگر و هفتم احترام و ادب اعضاء خانواده در برابر یکدیگر.
این خانه و خانواده یک نمونه و الگو برای تمام بشریت است.
خداوند این حقیقت را چنین یادآوری می کند من آسمان و زمین و منظومات شمسی و تحولات تاریخی در بستر زندگی بشر را نیافریدیم مگر در محبت این خانواده.
در این خانه با صفا و نمونه حضرت فاطمه (س) با یک مدیریت صحیح و به کار بستن ویژگی های تربیتی توانست فرزندانی را به جامعه اسلامی تحویل بدهد که هر کدام منشأ آثار خیر و پیشرفت دین و احکام الهی شوند و عملا به الگوهای مقاومت، شرف، هدایت، بخشش، سخاوت، ایثار، جانبازی و شهادت تبدیل گردند.
انسان کامل انسانی است که همه ارزش های انسانی در حد اعلا و به صورت هماهنگ با یکدیگر رشد کرده باشد هر چه انسان بیشتر حاوی کمالات روحانی باشد مقام شرافت او رفیع تر است.
در صفحه تاریخ که می نگریم انسان کامل در این عامل بسیار اندک بوده چنانچه خداوند در آیه 13 سوره سباء می فرمایند :«و قلیل من عبادی الشکور»به ویژه در مورد بانوان تعداد بسیار معدودی به سر حد کمال رسیدند
بلکه می توان گفت بعد از معصومین انسانیت ختم شد در وجود حضرت زینب (س).
چنانچه هر کس به حالات و احوالات و کمالات ایشان به دیده حق بین بنگرد تصدیق این معنی را بکند.
اگر به دیده انصاف بنگریم آن مخدره را یکه تاز میدان انسانیت می بینیم.
نامگذاری حضرت زینب (س) از طرف جبرییل و توسط خالق یکتا بوده است و این از ویژگی های خواص درگاه احدیت است و هر کسی به این مقام محمود نمی رسد و این نشان دهنده مقام بزرگ و والای این بانو است.
خداوند عالم اسامی چند تن از خواص را خود معین فرمودند حضرت آدم (ع)، حضرت یحیی، حضرت عیسی، حضرت ختمی مرتبت.
زینب به معنای زینت پدر است، همچنین به معنای تک درختی است که در یک بیابان برهوت ایستادگی می کند و هیچ چیزی دیگر در آن بیابان دیده نمی شود و همه از دور ایستادگی و مقاومتش را نظاره می کنند.
زینب همچنین به معنای وفور صفات حسنه و اوصاف پسندیده است و با همه این اوصاف نه تنها زینت پدر بلکه زینت همه عالم است.
حضرت زینب (س) بر جمیع مسلمین تا قیام قیامت حق دارد یعنی شهادت امام حسین (ع) با اسارت زینب (س) تکمیل شد.
اگر همکاری زینب و اسارت او از کربلا تا کوفه و شام و مراجعت به مدینه نبود یقین بدانید تا آنجا که می توانستند جریان کربلا را خاموش می کردند.
حضرت زینب که هدف برادر را تکمیل کرد با خطبه زیبایش که به راستی مشتمل بر کرامات عقیله بنی هاشم است، سلطنت بنی امیه را رسوا ساخت و عزت و شرافت اسلام و هدف عالی حسین (ع) را اعلام کرد.
از این رو به همان اندازه ای که حسین (ع) حق دارد زینب (س) هم حق دارد و او شریک امام حسین (ع) در
تمام ماجراهاست.
لذا باید جمیع مومنین و مومنات از خدمات ارزنده این مجلله یاد کنند و از مقام ولایتی که خداوند به او داده بهره مند شوند.
اتصال روحانی و علاقه شدید به برادر از همان کودکی در زینب (س) مشهود است.
حتی در هنگام ازدواج با پسر عمویش جناب عبدالله ابن جعفر طیار شرط کرد که روزی یک بار به دیدن برادر برود و در حد مسافرتی او را همراهی کند.
در مقام علم و یقین چنانکه علم امام لدنی است که خداوند عالم به قلب خاتم الانبیاء و دودمانش انداخت که در قرآن می فرماید از نزد خود به او علم دادیم.
خداوند عالم از همان علمی که به علی (ع) و حسن و حسین (ع) داد به زینب هم عنایت فرمود.
او زبان یکتاگویی داشت و حتی در دوره سه سالگی هم به وحدانیت خدا اشاره می کرد.
او در کودکی خطبه مادرش را در حافظه اش ثبت و ضبط و به دیگران ابلاغ کرد.
هنگامی که علی (ع) در کوفه جایگزین شد، زن های کوفه توسط شواهرانشان از علی (ع) خواهش و التماس می کردند که اجازه بفرماید حضور زینب (س) شرفیاب گردند و از علم او بهره مند شوند و حضرت علی (ع) اجازه می دادند و آنها از کلاس های تفسیر قرآن بهره می بردند.
بعد از مادرش فاطمه زهرا (س) از حیث قدر و شأن و منزلت کسی مانند حضرت زینب (س) نیست.
زینب (س) از حیث مناقب و مفاخر شبیه مادر است.
اگر زهرا (س) دخت نبی مکرم اسلام است، زینب (س) هم دخت امیرالمومنین است.
هر دو شیر از پستان عصمت خورده اند. هر دو دارای دو پسر بودند که در راه اسلام شهید شدند.
آنچه از اخبار ظاهر می شود، فاضل ترین زنان عالم از اولین و آخرین چهار نفر بودند مریم بنت عمران که به واسطه عفت و طهارت خود به مقام بالا رسید، آسیه بنت مزاحم بواسطه حفظ شئونات دینی و تبری از فرعون، خدیجه بنت خویلد که به واسطه حفظ شئونات و بذل اموال خود در راه دین، مورد الطاف ربانیه قرار گرفت و حضرت صدیقه کبری که بواسطه فضایل و مناقب خود گوی سبقت را از اولین و آخرین ربود.
با ملاحظه مقامات و شرافات و کمالات حضرت زینب (س) و مقایسه فضایل ایشان با مریم، آسیه، خدیجه، آن بانوی مکرمه را از آنها افضل می بینیم، چرا که همه کمالات و ویژگی های خوب آن سه را دارد درحد کمال و اعلی.
عفت و عصمت او از حیطه تصور خارج است و نیز مقام ایمانی ایشان، چرا که ثمره شجره ایمان بوده و باعث بقای دین و ایمان بوده و نیز بذل مال و اموال در راه خدا هر آنچه که داشته است و نسبت شرافت ایشان بر سه بانویی که گفتیم مانند زمین و آسمان است.
شباهت های حضرت زینب (س) به انبیاء الهی
این بانوی نمونه آنچنان قابلیت و استعدادی دارد که فقط خدا می تواند آن را بشناسد و مقامش را درک کند و مصایب او نیز درخور مقامش است.
در مقایسه مصایب انبیاء با ایشان نکته های زیر بیان می شود
- اگر حضرت آدم (ع) مبتلا شد به فراق بهشت و حوا و به مصیبت هابیل، این مظلومه مبتلا شد به فراق حرم جد و برادر و مادر که بهترین روضات بهشت بوده و به فراق برادر و مصیبت او و مصیبت دو هابیل!
- اگر نوح مبتلا شد به زحمت قوم خویش و به برکت خمسه طیبه نجات پیدا کرد، این مظلومه مبتلا شد به اهل کوفه و شام که بدتر از قوم نوح بودند و غرق در دریای بلیات شدند!
- اگر ابراهیم مبتلا شد به آتش نمرودیان و مأمور شد به قربانی فرزند، این مظلومه مبتلا شد به آتش بدتر از نمرودیان در روز عاشورا بعد از آتش زدن خمسه ها و دو قربانی را به قربانگاه فرستاد!
- اگر یعقوب مبتلا به هجران شد و در فراق یوسف چنان گریست که نابینا شد و
آخر به وصال یوسف رسید. این مظلومه مبتلا شد به فراق دو فرزند و شش برادر
که همه را به چشم خود کشته دید و صبر نمود!
- اگر موسی مبتلا شد به فرعون و قارون و بالاخره به آنها نفرین کرد و عذابی به آنها نازل شد، ایشان مبتلا شد به پسر زانیه و یزید که هر دو بدتر از فرعون و قارون بودند و صبر کرد!
- اگر یحیی را سر بریدند و در حضور سلطان حاضر نمودند، این مظلومه را اسیر کرده و سر برادر را با او داخل مجلس یزید آوردند!
- یوسف به چاه و زندان مبتلا شد، این مظلومه به زندان ابن زیاد و خرابه شام!
- حضرت رسالت را سنگ بر پیشانیش زدند، این مظلومه هم از کثرت حزن و اندوه، پیشانی خود را به چوبه محمل زد!
به پدر و مادر و برادرانش هم شبیه بوده است.
امیرالمومنین را ریسمان به گردن انداختند و به مسجد بردند. این مظلومه را هم بازو بسته و ریسمان به گردن به مجلس ابن زیاد بردند.
مادرش صدیقه کبری را سیلی زدند، این مظلومه را هم سیلی زدند! مدفن مادرش مخفی است، مدفن این مکرمه هم معین نیست.
حضرت مجتبی را زهر جفا، جگر مبارکه اش را قطعه قطعه کردند. این مظلومه را نیز به داغ جوان، جگرش را پاره پاره کردند!
با حضرت سیدالشهداء نیز در جمیع مصایب شریک و سهیم بوده، هر داغ و مصیبت که برادر دید، خواهر دید، پس در اجر و مظلومیت و خصوصیات نیز شریک برادر بوده و هر اجری که برای توسل به برادر اعطا می شود، در توسل به این مظلومه هم عطا شود.
هر کس حاجت دنیوی و اخروی داشته باشد اگر متوسل به خانه آن مکرمه شود نا امید بر نگردد.
این مکرمه در این دنیا از علایق خود دور مانده، برای اینکه کسانی را که از علاقه خود در این عالم دور افتاده اند، هر گاه به او متوسل شوند، احتراما به علایق خود رسند.
او متحمل غربت شد تا غربای دنیا و برزخ و حشر را از غرب نجات دهد.
متحمل تشنگی شد تا تشنگان این عالم را سیراب و تشنگان محشر را از آب کوثر سیراب نماید.
متحمل شهادت دو فرزند شد تا در این عالم کسی را که فرزند ندارد چون به او متوسل شود اولاد کرم نماید و در روز محشر جوانان گنهکار را شفاعت کند.
متحمل خوف از دشمن شد تا خائفین این عالم و برزخ و قیامت را مأمن و پناه باشد.
متحمل اسیری شد تا اسیران دنیا و آخرت را رهایی بخشد.
متحمل عذاب های گوناگون بنی امیه شد تا گرفتاران به عذاب ها را خلاص نماید.
متحمل ضرب تازیانه شد تا در این عالم گرفتاران ظلمه و در قبر و آخرت گرفتاران به دست ملائکه عذاب را نجات بدهد.
متحمل آتش شد تا سوختگان این عالم و آن عالم را نجات بدهد.
متحمل غارت اموال شد تا در دنیا غارت زدگان را نجات دهد و در آخرت غارت زدگان اعمال را، یعنی کسانی را که شیطان فریب داده و اعمال حسنه آنها را به یغما برده است را شفاعت نماید.
منبع:خبرگذاری شبستان
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 6:47 توسط
|