نظری بر سیمای روایی حضرت زینب(س)۱

حضرت فاطمه (س) به وجود زینب، گوهر تابناكى كه به زودى از او درخشیدن مى‏گرفت، افتخار مى‏كرد. آرى! دختر رسول خدا (ص)، فرزندى‏ پاك را در خود مى‏پرورید كه با ظهورش مایه افتخار و زینت پدر مى‏شد.

 از قضا در همان روزها رسول خدا (ص) به مسافرت رفته بود و دختر آفتاب بى ‏حضور او پاى به عرصه وجود گذاشت. فاطمه (س) رو به ‏همسرش على (ع) كرد و گفت: پدر در سفراست؛ نام این دختر را چه ‏بگذاریم؟ على (ع) پاسخ داد: در این باره بر حضرت رسول سبقت ‏نمى‏گیرم. صبر كنیم به زودى ایشان بر مى‏گردد. وقتى، رسول خدا (ص) آمد، این كار را به خدا سپرد، جبرئیل نازل شد و گفت: خداى تو سلام مى‏رساند و مى‏فرماید: نام دخترت را « زینب‏» بگذار. رسول ‏خدا (ص) آنگاه زینب را خواست. او را بوسید و به مشتاقانى كه دراطرافش گرد آمده بودند؛ فرمود: « به حاضران و غائبان توصیه مى‏كنم احترام

 این دختر را نگاه ‏دارید. به راستى او شبیه خدیجه كبرى (س) است.»

 زینب (س) بانویى ‏بلند بالا بود با چهره‏اى نورانى و با وقار و صاحب سكینه بود.

  در حیا و عصمت، مانند مادرش، فاطمه زهرا (س) و در شیوایى و رسایی سخن، مثل پدر بزرگوارش، على (ع)  بود.

  زینب بردبارى را نیز از برادرش حسن و شجاعت را از حسین علیهماالسلام  در خود جمع كرده بود.

 خوب است‏ بدانیم: «ام كلثوم‏» و«ام عبدالله‏» و «ام ‏الحسن‏» كنیه‏هایش بود و البته بعدها به وى «ام المصائب‏»،  «ام الرزایا» و«ام النوائب‏» نیز مى‏گفتند.

 اما لقب‏هایش‏ عبارتند از:«عقیله بنى هاشم‏»، «عقیلة الطالبیین، «صدیقه ‏صغرى‏»، «عصمت صغرى‏»،

 «الراضیه‏»، «امینة الله‏»، «عالمة‏غیر معلمه‏»، «فاهمة غیر مفهمه‏»، «مجتهده‏»، «حافظة‏ الودایع والاسرار» و  «موثقة فى نقل الاحادیث و الاخبار.»در بین این لقب‏ها چهار لقب (عالمه غیر معلمه، مجتهده، حافظة ‏الودایع  والاسرار و موثقه فى نقل الاحادیث و الاخبار) گویاى ‏مقام  والاى علمى و روایى این بانوى بزرگوار است كه كمتر  مورد بررسى قرار گرفته است.آرى همه زینب را با عنوان افتخارآمیز ( سفیر كربلا) مى‏شناسند و به‏ همین علت  ویژگى‏هاى دیگر ایشان  تحت الشعاع حماسه بزرگ عاشورا قرار گرفته و ابعاد مهمى از شخصیتش مورد بى‏  مهرى و كم توجهى‏ واقع شده است. شخصیت روایى حضرت از جمله آنهاست. البته در این‏ مقاله تنها به ارتباط   روایى عقیله بنى‏هاشم با مادر گرامى‏اش ‏فاطمه زهرا (س) مى‏پردازیم.

 در محضر فاطمه (س) روایت كننده نور، بى ‏گمان شرایطى چون عدالت، مورد اطمینان بودن‏ و... را باید در خود جمع كند.

  یكى دیگر از این شرایط  " سن"‏ راوى است؛ او باید در حدى باشد كه بتوان ادعا كرد خود روایت ‏را بلا واسطه  نقل مى‏كند.

 به همین جهت ‏باید دید زینب (س) در چه سال‏هایى محضر مادرش را درك كرده است؟ زیرا برخى از روایت‏هاى  وى مربوط به دوران سه، چهاریا پنج ‏سالگى اوست. در این باره محققان گفته‏اند: شیوه و كمیت ‏رشد جسمى  و روحى اهل ‏بیت علیهم السلام  با دیگران تفاوتى عمده  و اساسى داشته است.  از این روى نمى‏توان در موضوع سن و سال با آنها مانند راویان دیگر برخورد كرد. حتى در نحوه تولد و دوران  حمل‏ نیز خاندان پیامبر تفاوت‏هاى اساسى با دیگران دارند.

  لذا قادرند از سنین كودكى احادیث را به صورت كامل در ذهن خود جاى‏ دهند و براى آیندگان با دقت كامل نقل كنند.  پس زینب (س) مى‏توانست همه آنچه را كه مى‏دید، به خاطر بسپارد. او تمام ‏مصائب و دشوارى‏هایى را كه  مادر بارها با آن رو به رو بود، به یاد داشت.

  از جمله هنگام قرائت ‏خطبه فدكیه توسط مادر، زینب كه ‏كودك خردسالى بود، آن را شنید و به صورت كامل  روایت كرد.

 مقام علمى حضرت زینب (س)

 زینب از همان دوران طفولیت، عالمه بود.

 امام سجاد(ع) به حق ‏فرمود: « یا عمه انت ‏بحمدالله عالمة غیر معلمه و فاهمة غیرمفهمه‏» در دوره‏هاى بعد نیز  زینب (س) با تكیه بر همان علم‏ خدادادى، مجلس تفسیر قرآن براى زنان كوفه برگزار كرد.

 در یكى‏ از این‏ روزها كه (كهیعص) را تفسیر مى‏كرد، حضرت على (ع) وارد شد و به ‏وى فرمود: «اى نور دیده، آن  (كلمه) رمزى در مصیبت وارده بر شما عترت پیغمبر است.»

 مقام روایى

 درباره شخصیت روایى حضرت، علماى بزرگى سخن گفته‏اند از جمله ابوالفرج اصفهانى می گوید:" زینب عقیله  دخترعلى ‏بن ابى‏طالب، مادرش‏ فاطمه دختر رسول خداست و او همان كسى است كه ابن‏عباس از او كلام  حضرت فاطمه (ع) را در فدك نقل مى‏كند و مى‏گوید: حدیث كرد مرا عقیله ما زینب دخترعلى (ع)... "در انساب  الطالبیین مى‏خوانیم:" زینب كبرى دختر امیرمومنان (ع) كه كنیه‏اش ام الحسن بود، از مادرش زهرا (س) روایت  مى‏كرد.

 مرحوم سید نورالدین جزایرى، در خصائص الزینبیه، ویژگى موثقه ‏بودن زینب را طرح مى‏كند و مى‏نویسد: «از  جمله القاب آن محترمه‏«موثقه‏» است، كه آن مكرمه مورد وثوق حضرت سیدالشهدا، و حضرت سجاد  علیهماالسلام  بوده‏اند و لذا حافظ ودایع الهیه و اسرار محمدیه بوده، بلكه محل وثوق كلیه مردم بوده ‏و لذا  حضرت سیدالساجدین (ع) هر وقت ‏بیان اخبار و احادیث مى‏فرمود و مى‏خواست كه در اذهان مردم جاى گیرد و  از او بپذیرند، به‏ عمه‏اش اسناد مى‏داد و از آن مخدره نقل مى‏فرمود.

  مع ذلك مى‏گفت:«حدثتنا عقلیتنا.»آیة الله خویى مى‏نویسد:" از مادرش سلام الله علیها روایت‏ مى‏كند. و جابر ( فقیه، جزء سوم، باب معرفة الكبائر، حدیث 1754) وعباد عامرى از او روایت مى‏كنند.

  این همه نشان از اوج مقام ‏روایى حضرت زینب (س) دارد كه متاسفانه كمتر مورد توجه قرار گرفته است."

 راویان

 باید توجه داشت كه ارزش روایات نقل شده از حضرت زینب (س) فراتراز روایاتى است كه راویان دیگر نقل  كرده‏اند، زیرا این بانوى ‏بزرگ خود عالمه‏اى غیر معلمه بود و روایاتى را كه نقل مى‏كرد، بى هیچ شبهه‏اى، معتبر  و مستنداند؛ حتى روایت‏هایى كه در سنین‏ كودكى از او نقل شده‏اند.

  این بانوى بزرگوار كه پنج سال قبل از وفات رسول خدا (ص) به دنیا آمد، از مادرش فاطمه زهرا(س)، پدرش‏على  (ع)، اسماء بنت عمیس، و ام ایمن روایت نقل مى‏كرد. شمار راویان از وى بسیارند كه مى‏توان به:على ‏بن  حسین(ع)، ابن عباس،  محمد بن عمر، عطاء بن سائب،  فاطمه بنت الحسین، محمد بن جابر، عباد عامرى  و ... اشاره كرد. حال با تمسک به برخی روایات، مطلب خود را مزین می نماییم.

 1- وسیله ارتباط خلق و خالق

 ابوبكر با این سند از محمد بن زكریا، جعفر بن محمد بن عماره‏ كندى، پدرش، حسین بن صالح، از دو مرد از  بنى‏هاشم، از حضرت ‏زینب (س) دخترعلى (ع) روایت كرد كه زینب (س) فرمود: « قالت فاطمه (س):... و نحن  وسیلته فى‏ خلقه و نحن خاصته و محل ‏قدسه و نحن حجته فى غیبه و نحن ورثه انبیائه...»؛ ما وسیله ‏ارتباط  خدا با مخلوق‏هاى او هستیم.

  ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاكى‏ها، ما راهنماهاى روشن خداییم و وارث پیامبران اوهستیم.‏

 2- بهشت جایگاه شیعیان

 ابى ‏حجاف ( از محمد بن عمر بن حسن)، از زینب، به نقل از فاطمه (س) و اشجع، بلید بن سلیمان (از ابى ‏ حجاج، محمد بن عمرو هاشمى) از زینب دخترعلى (ع) نقل كرد كه فاطمه (س) فرمود: « قالت فاطمه (س) :

 ان رسول الله قال لعلى اما انك یابن‏ ابى ‏طالب و شیعتك فى‏الجنه.‏» « و سیجى‏ء اقوام ینتحلون حبك ثم ‏یمرقون

 من الاسلام كما یمرق السهم من الرمیه.» رسول خدا به ‏على (ع) فرمود: «اى پسرابوطالب! همانا تو و رهروان  تو در بهشت‏اند و به زودى قومى مى‏آیند كه از دوستى تو سخن مى‏گویند، آنگاه از اسلام فرار مى‏كنند، مانند

 پرت شدن تیر از كمان.»

 3- دوستى آل محمد صلى الله علیه و آله

 روایتى مشهور به «فاطمیات‏» در باب دوست داشتن آل محمد هست كه با این اسناد نقل شده است: «... عن  فاطمه بنت السجاد على بن الحسین زین العابدین (ع) عن‏ فاطمه بنت ابى عبدالله الحسین(ع) عن زینب بنت امیرالمؤمنین (ع)عن فاطمه بنت رسول الله (ص) قالت: الا من مات على حب آل محمد مات شهیدا»؛ آگاه باشید هركسى كه‏ بر دوستى آل محمد بمیرد، شهید است.»

ادامه دارد...........