حضرت زینب(س) مقاوم در برابر طوفان سختی ها

                       بسم الله الرحمن الرحیم

هر که در این بزم مقرب‌تر است                جام بلا بیشترش می‌دهند
 
یکی از مقاماتی که مخصوص مقرب‌ترین بندگان درگاه ربوبیت است مقام ابتلای به بلیات و مصایب است. هر چه این بلیات و صدمات بیش‌تر، تقرب زیادتر و بنده خالص‌تر است و می‌توان گفت که سخت‌ترین امتحانات الهی امتحان به مصیبت و،داغ ، بلا ، اسارت و... است و چه خوش گفته‌اند که:
 
خوش بود گر محک تجربه آید به میان                 تا سیه روی شود هر که در او غِش باشد
 
و چه کسی خالص‌تر و مقرب‌تر از خواهر اباعبدالله الحسین(علیه السلام) که در مصیبات پنج تن آل عبا همراه و شریک بود و مصیبت و داغ تک‌تک آن پنج گوهر ناب آسمانی را به چشم خود دید و همه را به جان خرید.
بالخصوص آن‌چه از داغ و مصیبت‌های عظیمی که در طی نیم روز در صحرای کربلا شاهد آن بود و سپس اسارتی سوزناک و غمبار و محنت‌زا را که مردمان خبیث و روزگاری پلید به او تحمیل نمود. پس آیا می‌توان گفت که خدا زینب(سلام الله عیها) را دوست نداشته که این همه رنج و مصیبت و غم را در زندگی به او چشانیده تا جایی که او را ملقب به کعبةالرزایا و ام‌المصائب نمودند که نشانگر این است که بلیات و مصائب از هر سو به او هجوم آورده‌اند و تمام زندگی او را از کودکی تا آخرین لحظه عمر فرا گرفته‌اند. پس چرا حضرت زینب(سلام الله علیها) مثل خیلی از ما که شاید با کوچکترین ناملایمت و ناکامی دهان به اعتراض می‌گشاییم و چراچرا می‌کنیم این‌طور عمل نکرد و شکوه و گلایه‌ای از خدای منان ننمود بلکه برعکس می‌بینیم که در جواب دشمنانی که به او طعنه زدند و پرسیدند که چگونه معامله خدا را با برادرت دیدی؟ فرمودند: «ما رأیت إلاّ جمیلاً! »من جز زیبایی چیز ندیدم.
و چرا چنین نگوید که زینب(سلام الله علیها) عالمه بدون معلم است و نور علمش را خدا به قلب او ریخته و می‌داند که بلاهای عظیمه را پاداش جز عظیم‌ترین جوایز و جزاها نیست و خدا اگر بنده‌ای را دوست بدارد او را به عظیم‌ترین بلاها مبتلا می‌نماید و کسی که از این عمل خدا راضی باشد خدا هم از او راضی است و کسی که بر خدا به این سبب خشم بگیرد خدا هم از او در خشم خواهد بود.(1)
و نیز این را می‌داند که اگر خدا قومی یا بنده‌ای را دوست بدارد بر او بلاها را آن‌چنان می‌ریزد و بارش می‌کند که خارج نمی‌شود از غمی مگر آن‌که در غمی دیگر فرو می‌رود. (2)
پس چه باک که از این همه مصیبت و درد و چه شیرین است این همه تقرب و خلوص و بندگی. ولی معلوم است که هر کسی را توان مقاومت و برخورداری از چنین مقامی نیست مگر کسی که چون زینب(سلام الله علیها) به مرتبه اعلای تقوی و تقرب رسیده و لذت بندگی را با تک‌تک جوارح زخم‌خورده و صدمه‌دیده درک نموده و جرعه‌جرعه از جام زخم زبان‌ها و ذلت‌ها را چشیده باشد و آن‌قدر بندگر و خلوص او هویداست که برادر از جان عزیزتر و سیدالشهدائی که بیش از هزار و یک زخم بر بدن دارد نه فقط زخم بر جسم که هزاران زخم بر روان و روح افسرده‌اش نشسته در لحظات آخر به خواهر می‌گوید:« یا اختاه لا تنسینی فی نافلة اللیل.» خواهرم مرا در نافله شبت فراموش نکن.
پس چه کسی از زینب(سلام الله علیها) والاتر و بلندمرتبه‌تر که این همه مصایب را بر جسم و روح و روان او بریزند. کسی که در بلندترین مقامات توحیدی، ثبات و استحکام در آن را به نهایت رسانده و کسی که رفعت درجه و شأن و مرتبه او را کسی جز معصومین(ع) نمی‌تواند درک نماید. پس خوشا به حال او که این کلام از دهان الکن ما نامربوط است و این خوش به حالی را جد و والدین و برادران او به او می‌گویند و خوشا به حال کسی که دنباله‌رو زینب(سلام الله علیها) و او را الگوی رفتاری و اخلاقی و عملی خود قرار دهد. اللّهم اجعلنا ممن نقتدی بکلامها و آثارها و اعمالها.
به قلم:مهدیه کوثردوست
پی نوشت ها:
کافی، ج 2، ص 253، ح 8 / وافی، ج 5، ص 766. مضمون روایت امام صادق(ع) از قول رسول الله(ص).
  •  مضمون روایت امام صادق(ع)؛ بحارالانوار، ج 82، ص 148
  • منبع: حوزه علمیه حضرت زهرا(س)http://www.howzeh-zahra.com