اشعار، متن ادبی و دلنوشته در رثاء حضرت زینب (س)
متن ادبی((گل دامان علی علیهالسلام ))
بانو، آمدی و بوی کربلا از تو برخاست.
ناطقه تو، رشادت را با حکمت درآمیخته بود تا صبورترین زن تاریخ را بیافریند.
گلی را که علی در دامان خود بپروراند، جز این انتظاری نیست و غنچهای که از شاخه فاطمه علیهاالسلام سر میزند، عطر کرامات خود را اینچنین، در فضای عشق میپراکند. میرویی و دست تو، روزی مرهم کاروان خستهای میشود که ستارههای مسیرش را از آسمان تو چیدهاند و شانههای تو، تنهای تنها، بار صبوری را بر دوش خواهد کشید.
هممسیر با حسین علیهالسلام
خوشآمدی، بانوی خوشکلام نینوا ماه شبهای تاریک سوختن و ساختن، درآ
«درآ که در دل خسته توان درآید باز *** بیا که در تنمرده روان درآید باز»
حقیقت این است که مسیر تو، مسیر حسین علیهالسلام بود و در دوراهی کربلا، از ریشه علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام ، دو شاخه گل رویید؛ گل حسین علیهالسلام را، با خون خودش سرخ کردند و تو را با داغ حسین علیهالسلام ؛ تا عطر دلانگیز نجابت و شهامت تو، بوی کربلا را همه جا پخش کند. تو، شمشیر بُرنده حسین علیهالسلام بودی که پس از پر کشیدنش، رو کرد.
زینت زنان عالم
تو نه تنها زینت پدر، بلکه زینت تمام بانوان عالمی. از هر طرف برای وصف تو وارد میشوم، به کربلا میرسم. دشت نینوا، قلهای بود تا تمامی بلندای تو را نشان دهد، که بانوی مسلمان، غنچه لای گلبرگ پیچیده پردهنشین نیست؛ بلکه میتواند قوت استدلال و سخنوری را در مصاف با شمشیرها، رویارو کند. میتواند زورآوریِ بازوان صبر و تقوا را به رخ مصیبت بکشد. زن، میتواند به اوج برسد و حتی زینب علیهاالسلام باشد!
بهار تولدت مبارک
زینب تو، پرستار مجروحترین لحظات هجوم درد بودی؛ آنجا که - خود - آزار دهندهترین شکنجه روح را متحمل میشدی. وسعت علم تو، حلم تو را تحتالشعاع قرار میداد. تو را گاه، خلاصه حسن علیهالسلام و گاه، تفسیر حسین علیهالسلام میبینم و حقیقت این است که بهار، زیباترین پایان برای هجوم زمستان است، بهارت مبارک
رزیتا نعمتی
منبع: موسسه جهانی سبطین
منبع تصویر:http://www.ayehayeentezar.com